کد مطلب:150291 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:235

کربلا جنگ با خشم بی هدف
ترس از حال و آینده، انسانهای معمولی را مجبور می كند تا حقیقت را زیر پا بگذارند و همین ترس، همچنان جان آنها را از حقیقت خالی می كند و به هیچ و پوچ تبدیل شان می كند و عجب اینكه در آخر از همین حقیقت كشی خود ناراضی خواهند بود. و نهضت و حكمت حسینی، رمز و راز رهیدن از این پوچی و پوسیدگی و بی حقیقتی است. چه انبوه انسانهایی كه در چنگال ترس، زندگی می كنند و جرأت زندگی برتر را به خود نمی دهند؛ یا پلنگ وار با خشمی بی هدف بر همه چیز می شورند و نمی دانند با چه كسی باید جنگید و یا چون سگ به لیسیدن كفش ارباب، دل خوش می كنند و یا با ناامیدی و بدون اطمینان به راهی كه در آن قدم گذاشته اند با دشمن خود می جنگند، تا شاید چیزی بشود، و نهضت حسینی هیچ كدام از اینها نیست.

ترس به طور طبیعی با آدم كاری می كند كه حقیقت را زیر پا می گذارد. شما می دانید وقتی كه امام حسین علیه السلام در گودال قتلگاه افتادند، دو گروه نمی رفتند امام حسین علیه السلام را بكشند، یك گروه چون می دانستند كه این مرد الهی مقدس و باطن دار است و اگر او را بكشند دنیا و آخرتشان خراب می شود! گروه دیگر هم چون جرأت نمی كردند، به امام نزدیك نمی شدند. در اخبار اهل تسنن از سوی مورخینی كه با قاتلان امام حسین علیه السلام صحبت كرده اند، نقل شده كه عده ای می گفتند: ما نرفتیم امام حسین علیه السلام را بكشیم، چرا كه او پسر رسول الله صلی الله علیه و آله است و باطن دار است. ولی به هر جهت آن كسانی كه ترسیده بودند بالاخره بعد از مدتی كه دیدند اباعبدالله علیه السلام نمی توانند روی پای خودشان بایستند، جلو رفتند و وی را به شهادت رساندند، تنها شمر هم نبود، چند نفر با هم شركت نمودند. این یك قاعده طبیعی بشر است، نه یك


قاعده انسانی متعالی آرمانی و آن این است كه اولا انسان زیر سایه ترس حقیقت را زیر پای می گذارد، ثانیا با زیر پا گذاردن حقیقت، خودش پوچ می شود و ثالثا از اینكه پوچ می شود ناراضی می شود. حالا كربلا آمده است تا این قاعده ی بعد حیوانی و طبیعی انسانها را رسوا كند.

به راستی چرا حكومت معاویه تواسنت در فرهنگ پوچی بماند؟ من و شما هم اگر به خود نیاییم و حسین علیه السلام را از دست بدهیم به راحتی گرفتار همان بلایی می شویم كه كوفیان شدند. شما به وقایع مختلف دنیا نگاه كنید. همیشه وقتی عوامل استكباری می آمدند و در جایی ترس را حاكم می كردند، كسانی كه در ظاهر ادعای انقلابی بودن و اسلامی بودن داشتند تملق گوی نظام حاكم می شدند. در زمان رضاخان در شرایط ترس رضاخانی، دو نوع روحانی را می بینید، یكی «مدرس» كه چون حسین فكر می كند اصلا رضاخان را به چه چیزی نمی گیرد و یكی «تدین» و «تقی زاده» كه هر دو تملق گو و هماهنگ كننده برنامه های رضاخان هستند. چرا شهید مدرس تا لحظات آخر در برابر رضاخان قلدر می ایستد، ولی بقیه نمی ایستند؟ بقیه نه تنها نمی ایستند، بكه متملق هم می شوند! آقای «محمد علی فروغی» یك دانشمند ادبیات و فلسفه است، ولی وقتی به گفتارش در مراسم تاجگذاری رضاخان توجه كنید، می بینید كه چقدر تملق گفته است! شما به وزیر دربار رضاخان - یعنی «تیمور تاش» - نظر بیندازید. او یك نبوغ عجیبی دارد، یك زبان شناس ایده آل است آبروی او در بین دربارهای دولت های خارجی از رضاخان بیشتر بود ولی یك متملق بود. این یك قاعده كلی است، من و شما بدون حسین علیه السلام، از فروغی و تیمور تاش كه بالاتر نیستیم. دوباره التفات بفرمایید! این یك قاعده كلی است كه جباران وقت دیدند تفكر ما عادی شد و نه متعالی، اول ما را می ترسانند، بعد كه ترسیدیم، همان چیزی را كه بدان معتقدیم زیر پا می گذاریم و پس از آن، احساس پوچی و نارضایتی می كنیم، و حسین علیه السلام آمده است تا بشریت را از این قاعده بعد حیوانی انسانها - كه جباران از آن استفاده می كنند و انسانها را مجبور به حقیقت كشی می كنند - نجات بخشد و گرنه همیشه گرفتار این قاعده ی پست حیوانی هستیم.


اگر می خواهید كه در آینده شما گرفتار و مرعوب قدرت نمایی و بمب اتم نمایی حاكمان مدرنیته نشوید، باید معنی حسینی ماندن را برای خود حل كنید. در خاطرات «سولیوان» سفیر امور خارجه آمریكا در ایران - می خوانیم كه می گوید من رفتم به دربار محمد رضا شاه، او گفت: اگر ما از این ماه محرم بگذریم، سرمان از خطر گذشته است، و دیدید كه نتوانستند بگذرند. شاه هم این را می فهمد كه با وجود كربلا است كه می شود شاه و قدرت اسلحه هایش را ندید، هیچ چیز را ندید. آن سرهنگی كه در جزیره ی هاوایی نگهبان شاه بود، می گفت من اصلا باورم نمی آید او چطور این مدت در ایران حكومت كرده است، چرا كه او از یك كودك ترسوتر است و دیدیم كه ملت به خوبی نشان داد كه هویت شاه چیست و این به كمك كربلا عملی شد. ابتدا به خود شاه نشان دادند كه مرعوب قدرت اسلحه هایت نیستیم و این چیزی نبود جز بصیرتی كه نهضت حسین علیه السلام به ما داد.